بیماری اسیدوز در گوسفند و بز چیست؟
اسیدوز در بز و گوسفند معمولا در اثر مصرف بیش از اندازه نشاسته غلات رخ می دهد. دسترسی محدود یا عدم دسترسی به علوفه و مواد خشبی یا اندازه نامناسب علوفه می تواند موجب پایین آمدن فرآیند جویدن، نشخوار و کاهش تولید بزاق و در نتیجه موجب افت تامین بافرهای بیکربنات و فسفات طبیعی موجود در بزاق و کاهش مقدار آن در شکمبه شود. تخمیر سریع نشاسته باعث می شود سطح اسیدلاکتیک در شکمبه افزایش یابد و موجب از بین رفتن میکروب های مفید و آسیب به لایه مخاطی دستگاه گوارش و در نتیجه بروز عدم تعادل در شکمبه، دهیدراته شدن و اسهال گردد.
در حیوانات مبتلا ممکن است اسیدوز سیستمیک ، عفونت های سیستمیک یا شکمی یا لنگش ایجاد شود. اسیدوز شدید یا عوارض ثانویه حاصل از این بیماری ممکن است موجب بروز تلفات در دام ها گردد. دام های بزرگتر، جوان و قوی با اشتهای بالا، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری قرار می گیرند. مصرف سریع خوراک دام به دلیل گرسنگی دام یا رقابت بر سر مصرف خوراک دام و آخور از جمله عواملی است که دامهای یک دامداری را برای ابتلا به اسیدوز شکمبه ای گوسفند مستعد می سازد. در صورت بروز علائم بالینی این بیماری در یکی از دام های گله، احتمال وجود اسیدوز تحت بالینی در سایر دام های گله نیز وجود دارد.
علائم بالینی و تشخیص اسیدوز در گوسفند و بز
بررسی علائم بالینی، تاریخ و زمان خوراک دهی و نوع خوراک مصرفی می تواند به تشخیص صحیح این بیماری کمک کند. اسهال حباب دار گوسفند می تواند از نشانه های بروز اسیدوز باشد، زیرا این علامت نشان دهنده عبور سریع خوراک بدون هضم شدن در شکمبه و روده و انجام تخمیر در روده بزرگ است.
اسیدوز خفیف ، بروز علائمی مانند مدفوع آبکی و کاهش اشتهای دام را به همراه دارد. با افزایش شدت این بیماری علائمی مانند بی حالی، کمبود آب (دهیدراته شدن)، کاهش حرکات شکمبه، کاهش ضربان، دمای غیر طبیعی بدن، اسهال و دل درد در حیوان مبتلا مشاهده می شود. برخی از این دام ها ممکن است در آینده دچار لنگش و آبسه های کبدی شوند. دام هایی که از اسیدوز حاد جان سالم به در می برند، ممکن است طی روزهای آتی در اثر نارسایی کلیوی، رشد قارچ ها در شکمبه یا التهاب صفاق تلف شوند. در کالبد شکافی تلفات مبتلا به اسیدوز، شکمبه به دلیل تجمع مایعات و مواد غذایی متورم دیده می شود.
برای اندازه گیری pH مایع شکمبه می توان از نوارهای تست ادرار یا نوارهای مخصوص انجام این کار استفاده کرد. pH طبیعی شکمبه بالای 5.9 است و اگر مقدار آن کمتر از 5.5 باشد احتمال اسیدوز وجود دارد. pH شکمبه ممکن است در ساعات اولیه بعد از مرگ با ادامه تخمیر در شکمبه تغییر کند. بنابراین نمونه هایی که پس از مرگ گرفته شده است، باید به دقت تفسیر شود. برای تایید اسیدوز توسط آزمایشگاه، باید بخشی از نگاری و شکمبه در فرمالین به آزمایشگاه بافت شناسی منتقل گردد.
برخی از علائم این بیماری ممکن است با بیماریهای دیگری مانند سالمونلوز، بیماریهای گوارشی، آنتروتوکسمی و نفخ مشابه باشد.
درمان اسیدوز در گوسفند و بز
در صورت مشکوک بودن به بیماری اسیدوز ، باید مقادیر کنسانتره جیره دام کاهش یابد و میزان علوفه خشبی با اندازه مناسب و موثر افزایش یابد. بهتر است حیوانات برای مصرف آب تشویق شوند. دام های مبتلا به اسیدوز خفیف، اغلب طی چند روز پس از تغییر جیره دام بهبود می یابند. ممکن است استفاده از برخی مواد مانند اکسید منیزیم یا بی کربنات سدیم در مراحل اولیه بیماری در نظر گرفته شود. آنتی بیوتیک ها نیز ممکن است برای جلوگیری از عفونت های ثانویه در این بیماری تجویز گردند.
انتقال بیش از 3 لیتر مایع شکمبه از یک دام سالم به دام مبتلا ممکن است به فعال شدن مجدد شکمبه و تحریک هضم و بهبود مصرف خوراک دام کمک کند. احتمال توسعه و افزایش عفونت قارچی در شکمبه طی هفته های بعد از ابتلا به این بیماری وجود دارد، بنابراین پیشگیری از بروز این مشکلات بسیار حائز اهمیت است.
پیشگیری از اسیدوز در گوسفند و بز
در صورت استفاده از جیره با کنسانتره بالا، بهتر است عادت پذیری جیره به صورت تدریجی و طی 2 تا 3 هفته انجام شود و علائم اولیه اسیدوز مانند کاهش اشتها، کاهش حرکات شکمبه و تغییر حالت مدفوع مورد بررسی قرار گیرد. استفاده از برخی مواد افزودنی خوراکی مانند یونوفرها، بی کربنات سدیم و بنتونیت سدیم در جیره دام ها به ویژه در هفته های اول استفاده از کنسانتره یا افزایش مقدار آن، ممکن است خطر ابتلا به اسیدوز را کاهش دهد. تغذیه منظم علوفه خشبی خوشخوراک با اندازه مناسب می تواند موجب تحریک فرآیند نشخوار و تولید میزان کافی بزاق گردد. اندازه موثر فیبر و علوفه در گاوها بین 3 تا 4 سانتیمتر و در گوسفند 2 تا 3 سانتیمتر توصیه می شود.