در پرورش گوساله ، رفتار گوساله میزان سلامت آن را نشان می دهد.
مطالعات انجام شده در زمینه پرورش گوساله و تلیسه نشان داده است که رفتار و فعالیت آنها پیشگوی اختلالات سلامتی می باشد. در این تحقیق از رفتار گوساله برای تخمین میزان سلامتی گوساله استفاده شده و 325 گوساله (گوساله نر 30 تا 90 روزه) مورد بررسی قرار گرفتند. قدم های گوساله، زمان دراز کشیدن، زمان ایستادن، تغییر وضعیت از دراز کشیدن به ایستادن و دسترسی به آخور (دفعات و مدت زمان دسترسی) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
اطلاعات مربوط به شیوع مشکلات سلامتی، زمان از شیرگیری، زمان درمان پیشگیرانه (واکسن و آنتی بیوتیک حل شده در آب) ثبت شد. گوساله ها به طور میانگین روزانه 16.3 ساعت را برای دراز کشیدن و 4.7 ساعت را برای ایستادن صرف کردند، 19.3 دفعه تغییر وضعیت دادند (از وضعیت دراز کشیدن به ایستادن) و 1468 بار قدم برداشتند. آنها 10.4 دفعه به مدت زمان کلی 3 ساعت و به طور میانگین 17.3 دقیقه در هر بار به آخور مراجعه کردند.
گوساله های بیمار (با 80 درصد بیماری های تنفسی با گوساله های دیگر مقایسه شدند. گوساله های بیمار مدت زمان بیشتری را برای دراز کشیدن (5درصد)، زمان کمتری را برای خوردن (5درصد) صرف کردند و در فاصله 3 روز قبل از تشخیص بیماری قدم های کمتری بر می داشتند. این تغییرات رفتاری به پیش بینی ناهنجاری سلامتی با 73 درصد صحت، در 3 روز قبل از تشخیص واقعی، کمک می کند.
از شیرگیری، زمان خوراک خوردن را تا 15 درصد و تعداد دفعات مراجعه به آخور را تا 7 درصد افزایش داد. درمان های پیشگیرانه زمان مصرف را تا 20 درصد و تعداد دفعات مراجعه به آخور را تا 9 درصد افزایش داد.
در پرورش گوساله و تلیسه، نظارت بر رفتار گوساله ها به تشخیص گوساله های بیمار قبل از بروز علائم بالینی کمک می کند و امکان درمان زودهنگام آنها را فراهم می کند.
تراکم تلیسه ها را با دقت افزایش دهید
در این تحقیق، تأثیر بالا بودن تراکم دام در آخور، بر مصرف، رشد، رفتارهای جداسازی خوراک، جایگزینی آخور و بهداشت 128 تلیسه آبستن هلشتاین که به طور میانگین 476.3 کیلوگرم وزن داشتند مورد بررسی قرار گرفت.
جیره کاملاً مخلوط آنها شامل علوفه یونجه و سیلاژ ذرت با 25.2 درصد کاه یونجه (بر اساس ماده خشک) حجیم شده بود. در یک آزمایش خوراک دهی 91 روزه، 16 جایگاه با 8 تلیسه در هر جایگاه بررسی شد و دام ها بر اساس وزن بدنی تعیین شدند به طوری که تفاوت جثه در هر جایگاه حداقل بود. نرخ تراکم آخور 100، 133، 160 یا 200 درصد بود.
نرخ تراکم آخور بر مصرف روزانه اثرگذار نبود از (10.43 تا 10.88 کیلوگرم ماده خشک)، تأثیر کلی نرخ تراکم آخور بر رشد ناچیز بود و فقط رشد وزن کلی و شرایط بدنی روند افزایش خطی داشت. افزایش تراکم، بهتر شدن نسبت خوراک به رشد را نسبت به زمانی که تراکم جایگاه 100 درصد ظرفیت آخور بود، نشان داد.
تلیسه ها ذرات بزرگ خوراک دام (بیش از 19 میلیمتر) و NDF را مصرف نمی کنند و نسبت به مصرف ذرات کوتاه (بیش از 1.18 میلیمتر و کمتر از 8 میلیمتر) و همچنین پروتئین خام تمایل دارند. با این وجود، این واکنش ها تحت تأثیر نسبت تراکم آخور قرار نگرفت.
در ساعت اول توزیع روزانه خوراک دام در جایگاه هایی که تراکم بالا بود جابه جایی تلیسه ها در سر آخور بیشتر بود. در اکثر دوره های ارزیابی در 12 هفته آزمایشی، این جابه جایی نسبت به نرخ تراکم افزایش خطی داشت (P کمتر یا برابر با 0.03). در طی هفته اول تا هفته دوازدهم، جابه جایی تلیسه ها در سر آخور در ساعت اول توزیع خوراک دام در جایگاهی با تراکم 200 درصد بیش از 70 جابه جایی در هر ساعت بود. رقابت بر سر آخور بر بهداشت ساق پا و تهی گاه تلیسه ها اثرگذار نبود.
پیام متن: در حالی که افزایش تراکم در سر آخور به تنهایی بر عملکرد تلیسه اثرگذار نبود، اما این افزایش تراکم نباید کورکورانه و بدون توجه به دیگر مؤلفه های حیاتی آسایش دام اعمال شود. برای مثال، افزایش تراکم در فری استال همزمان با افزایش تراکم در آخور می تواند تأثیر منفی فزاینده ای داشته باشد.
مدیریت آغوز اهمیت دارد
یک وعده آغوز از گاوها گرفته شده و بر اساس کیفیت با کمک ارزیابی کلسترومتر به 3 دسته (با کیفیت، کیفیت متوسط، کم کیفیت) تقسیم شد. آغوز یخ زده بدون اینکه حرارت داده شود، آغوز حرارت داده شده تا دمای 60 درجه سانتیگراد به مدت 30 دقیقه و آغوز حرارت داده شده تا دمای 60 درجه سانتیگراد به مدت 60 دقیقه.
نمونه های آغوز از هر تیمار جمع آوری شد و برای مشخص شدن غلظت شمار محیط کشت استاندارد، باکتری های غیرکولیفرمی گرم منفی، کولیفرم ها و lgG کل (ایمونوگلوبین G) مورد آزمایش قرار گرفتند. از سرم خون 108 گوساله هلشتاین قبل از خوراندن آغوز و 24 ساعت بعد از تولد نمونه گیری شد.
این نمونه ها از نظر پروتئین کل، lgG کل و هماتوکریت بررسی شدند. میزان lgG آغوز در گروه های کیفی آغوزها متفاوت بود (92.5 ، 59.4 و 48.1 میلیگرم در هر میلی لیتر از lgG). حرارت دادن آغوز باعث کاهش غلظت lgG در مقایسه با گروه شاهد شد به طوریکه غلظت lgG در آغوز حرارت دیده به مدت 30 دقیقه به میزان 9 درصد کاهش یافت و در آغوز حرارت دیده به مدت 60 دقیقه به میزان 12 درصد کاهش یافت اما غلظت شمار محیط کشت استاندارد در آغوزی که 60 دقیقه حرارت دید نسبت به آغوزی که 30 دقیقه حرارت دید یا حرارت ندید کمتر بود (3.6 ، 2 و 1.8 LogcfumL ارزش لگاریتمی از واحدهای کلنی تشکیل شده در هر میلی لیتر).
غلظت lgG سرم خون در 24 ساعت بعد از تولد با بهبود کیفیت آغوز افزایش یافت (18 ، 22.2 و 24.8 میلی گرم/میلی لیتر) و منجر به افزایش زمان تیمار حرارتی شد (19.7 ، 20.3 و 25 میلی گرم/میلی لیتر). بازده آشکار ظاهری در گوساله هایی که آغوز با کیفیت متوسط دریافت کرده بودند در مقایسه با گوساله هایی که آغوز با کیفیت بالا دریافت کرده بودند، بیشتر بود.
پیام متن: این نتایج نشان داد که میزان جذب lgG در دوره زمانی گفته شده دارای محدودیت در آستانه بالایی می باشد و هنگامی که حجم یکسان آغوز با کیفیت بالا و متوسط دریافت می شود، جذب lgG خون یکسان می باشد.
مدیریت مصرف آب گوساله
خوراندن آب در زمان تولد می تواند به رشد عملکرد و هضم پذیری فیبر در گوساله های هلشتاین منجر شود. بر اساس گزارش 2014 سامانه نظارت بر سلامت دام، میانگین سن گوساله ها هنگام دریافت اولین آب نوشیدنی در آمریکا 17 روزگی می باشد. در این تحقیق تأثیر 17 روز تأخیر بر مصرف آب و استارتر، هضم پذیری مواد مغذی، سلامت و رشد گوساله ها در 70 روز اول بررسی شد.
30 تلیسه تازه متولد شده هلشتاین بر اساس شکم مادر، وزن تولد و ماه تولد دسته بندی شدند و به طور تصادفی در زمان تولد یا در 17 روزگی آب دریافت کردند. گوساله ها 3 بار در روز از طریق بطری شیر کامل دریافت کردند (2 تا 3 لیتر در هر وعده خوراک دهی) و به ترتیب در روز 42 و 49 به طور جزئی و کامل از شیر گرفته شدند.
گوساله ها در طی 17 روز اول، روزانه مقدار چشمگیری آب با انتخاب آزاد تقریباً 0.75 لیتر دریافت کردند. گوساله هایی که تا 17 روزگی آب دریافت نکردند نسبت به گوساله هایی که سریع آب دریافت کردند از روز 18 تا 44 ، 0.47 لیتر آب بیشتری دریافت کردند، اما مقدار استارتر دریافتی یکسان بود. مصرف استارتر بین دو تیمار از روز 43 تا 47 یکسان بود. شیوع اسهال در دو گروه بین روز 7 و 21 چشمگیر بود و روز اسهال، شدت اسهال هماتوکریت و غلظت هاپتوگلوبین پلاسما بین گروه ها یکسان بود. افزایش وزن بدن هفتگی و میانگین افزایش وزن روزانه بین دو تیمار گوساله ها در کل 70 روز یکسان بود، اما گوساله هایی که در بدو تولد آب دریافت کردند در اوایل از شیرگیری (42 روز) افزایش وزن بالاتری داشتند (66.7 کیلوگرم در مقابل 64 کیلوگرم).
طول بدن و ارتفاع جدوگاه در بین گروه ها قبل از شیرگیری یکسان بود، اما طول بدن و ارتفاع جدوگاه در گوساله هایی که زودتر آب دریافت کرده بودند نسبت به گوساله هایی که با تأخیر آب دریافت کردند در زمان بعد از شیرگیری (روز 50 تا 70) بیشتر بود.
علیرغم مصرف یکسان غلات در بین دو گروه، هضم پذیری NDF و ADF در روز 69 و 70 در گوساله هایی که زود آب دریافت کردند نسبت به گوساله هایی که از زمان تولد به آب دسترسی داشتند در 5 ماهگی به وزن بدنی بیشتری رسیدند (200 کیلوگرم در مقابل 189 کیلوگرم)، این مسئله اثرات مثبت ارائه زودتر آب به گوساله های تازه متولد شده در طولانی مدت را نشان می دهد.
پیام متن: مصرف بالای آب تقریباً 3 روز بعد از خوراندن آغوز اتفاق می افتد، بعد از آن دوره، مصرف آب گوساله به طور مستقیم به مصرف استارتر بستگی دارد ( به نسبت 1.8 کیلوگرم آب به 1.8 کیلوگرم ماده خشک استارتر) مصرف استارتر گوساله و شکل فیزیکی آن برای رشد شکمبه و برنامه انتقال از شیرگیری و نتایج آن مهم است. بنابراین برای خوراندن آب به گوساله ها چرا باید 17 روز صبر کنیم؟